منجی در ادیان و ملل دیگر
انتظار ظهور یک مصلح بزرگ آسمانی و امید به آینده و استقرار صلح و عدل جاویدان، امری فطری و طبیعی است که با ذات و وجود آدمی سر و کار داشته و با آفرینش هر انسانی همراه است؛ زمان و مکان نمی شناسد و به هیچ قوم و ملتی نیز اختصاص ندارد؛ بنابراین همه افراد طبق فطرت ذاتی خود مایلند روزی فرا رسد که جهان بشریت در پرتو ظهور رهبری الهی و آسمانی و با تأیید و عنایت پروردگار، از ظلم ظالمان و ستم ستمگران نجات یابند، شور و بلوا در جهان پایان پذیرد، انسان ها از وضع فلاکت بار موجود نجات یابند و از نابسامانی و ناامنی و تیره روزی خلاص شوند و سرانجام به کمال مطلوب و زندگی شرافتمندانه ای که شایسته انسان است، نایل آیند..
به همین دلیل، در تمام ادیان و مذاهب مختلف جهان از مصلحی که در آخرالزمان ظهور خواهد نمود و به جنایت ها و خیانت های انسان ها خاتمه خواهد داد و شالوده حکومت واحد جهانی را بر اساس عدالت و آزادی واقعی بنیان خواهد نهاد، سخن به میان آمده و تمام پیامبران و سفیران الهی در این زمینه به مردم با ایمان جهان، نویدهایی داده اند.
ایرانیان باستان معتقد بودند که «گرزا سپه» قهرمان تاریخی آنان زنده است و در «کابل» خوابیده و صد هزار فرشته او را پاسبانی می کنند تا روزی که بیدار شود و قیام کند و جهان را اصلاح نماید.
گروهی دیگر از ایرانیان می پنداشتند که «کیخسرو» پس از تنظیم کشور و استوار ساختن شالوده فرمانروایی، دیهیم پادشاهی به فرزند خود داد و به کوهستان رفت و در آنجا آرمیده تا روزی ظاهر شود و اهریمنان را از گیتی براند.
نژاد اسلاو بر این عقیده بودند که از مشرق زمین یک نفر برخیزد و تمام قبایل اسلاو را متحد سازد و آن ها را بر دنیا مسلط گرداند.
اهالی صربستان انتظار ظهور «مارکو کرالیویچ» را داشتند.
برهمائیان از دیر زمانی براین عقیده بودند که در آخر زمان «ویشنو» ظهور نماید و بر اسب سفیدی سوار شود و شمشیر آتشین بر دست گرفته و مخالفین را خواهد کشت، و تمام دنیا «برهمن» گردد و به این سعادت برسد.
ساکنان جزایر انگلستان، از چندین قرن پیش آرزومند و منتظرند که «آرتور» روزی از جزیره «آوالون» ظهور نماید و نژاد «ساکسون» را در دنیا غالب گرداند و سعادت جهان نصیب آن ها گردد.
اسن ها معتقدند که پیشوایی در آخرالزمان ظهور کرده، دروازه های ملکوت آسمان را برای آدمیان خواهد گشود.
سلت ها می گویند: پس از بروز آشوب هایی در جهان، «بوریان بور ویهیم» قیام کرده، دنیا را به تصرف خود درخواهد آورد.
اقوام اسکاندیناوی معتقدند که برای مردم دنیا بلاهایی می رسد، جنگ های جهانی اقوام را نابود می سازد، آنگاه «اودین» با نیروی الهی ظهور کرده و بر همه چیره می شود.
اقوام اروپای مرکزی در انتظار ظهور «بوخص» می باشند.
اقوام آمریکای مرکزی معتقدند که «کوتزلکوتل» نجات بخش جهان، پس از بروز حوادثی در جهان، پیروز خواهد شد.
چینی ها معتقدند که «کرشنا» ظهور کرده، جهان را نجات می دهد.
زرتشتیان معتقدند که «سوشیانس» (نجات دهنده بزرگ جهان) دین را در جهان رواج دهد، فقر و تنگدستی را ریشه کن سازد، ایزدان را از دست اهریمن نجات داده، مردم جهان را هم فکر و هم گفتار و هم کردار گرداند.
قبایل «ای پوور» معتقدند که روزی خواهد رسید که در دنیا دیگر نبردی بروز نکند و آن به سبب پادشاهی دادگر در پایان جهان است.
گروهی دیگر از مصریان باستان معتقد بودند که فرستاده خدا در آخرالزمان در کنار خانه خدا پدیدار گشته، جهان را تسخیر می کند..
یونانیان می گویند «کالویبرگ» نجات دهنده بزرگ، ظهور خواهد کرد و جهان را نجات خواهد داد.
یهودیان معتقدند که در آخر زمان «ماشیع» (مهدی بزرگ) ظهور می کند و ابدالآباد در جهان حکومت می کند؛ او را از اولاد حضرت اسحاق علیه السلام می پندارند، در صورتی که «تورات» کتاب مقدس یهود، او را صریحاً از اولاد حضرت اسماعیل علیه السلام دانسته است.
نصارا نیز به وجود حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف قائلند و می گویند او در آخرالزمان ظهور خواهد کرد و عالم را خواهد گرفت، ولی در اوصافش اختلاف دارند.
بخش مهدویت تبیان