حکومت جهانى حضرت مهدى(عج) از دیدگاه حضرت باقر(علیه السلام )
عن ابى جعفر محمد بن على الباقر علیهما السلام انه قال : «یظهر المهدى علیه السلام یوم عاشورا و هو الیوم الذى قتل فیه جده الحسین بن على علیهما السلام و کأ نى به یوم السبت العاشر من المحرِّم بین الرکن و المقام و جبرائیل عن یمینه و میکائیل عن یساره و یصیر الیه شیعته (اى اتباعه الیه) من الاطراف (اى اطراف دنیا ) تطوى لهم الارض فیملأ الارض عدلاً کما ملئت ظلماً و جوراً ؛ امام باقر علیه السلام فرمود: به درستى که مهدى علیه السلام در روز عاشورا ظهور مى کند همان روزى که در آن جدش امام حسین علیه السلام به شهادت رسید و مثل این که آن روز، شنبه دهم محرم باشد و بین رکن (حجر الاسود) مقام حضرت ابراهیم علیه السلام جبرائیل به طرف راست او و میکائیل به طرف چپ او شیعیان و دوستانش از اطراف و اکناف عالم گرد او جمع مى شوند( و زمین آنان را به اسرع وقت به حضرت مى رساند) (و حکومت جهانى بر پا خواهد شد) زمین را پر از عدل و داد مى نماید پس از این که پر از ظلم وجور شده باشد.»1
عن میمون البان، قال : « کنت عند ابى جعفر علیه السلام فى فسطاطه فرفع جانب الفسطاط فقال علیه السلام، ان امرنا لو قد کان لکان ابیّن من هذا الشمس، ثم قال، ینادى مناد من السماء انّ فلان بن فلان هو الامام باسمه و ینادى ابلیس من الارض کما نادى برسول الله صلى الله علیه و آله و سلّم لیلة العقبة ؛
از میمون البان روایت شده که گفت ، من با امام باقر علیه السلام در چادر آن حضرت بودم ، حضرت دامن چادر را بالا زد ، فرمود : روزى که دولت ما ظاهر مى شود از این آفتاب روشنتر است(اشاره به ظهور قائم آل محمد علیه السلام) سپس فرمود: در آن روز ندایى از آسمان شنیده مى شود که مى گوید : فلانى پسر فلانى همان امام شماست و نام او را ذکر مى کند ، آنگاه شیطان از زمین همان صدایى را سر میدهد که در شب عقبه بر رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلّم زد .»2
عن ابى خالد الکابلى عن ابى جعفر علیه السلام قال :« اذا قام قائمنا وضع یده على رؤس العباد فجمع به عقولهم و أکمل به أخلاقهم ؛
ابو خالد کابلى مى گوید: امام باقر علیه السلام فرمود: هر گاه قائم ما قیام (ظهور) نمود ، دست خود را روى سر مردم مى گذارد ، و بدان وسیله عقلهاى آنان جمع واخلاقشان کامل مى گردد.»3
عن محمد بن الفیض، عن محمد بن على علیهما السلام قال :« کان عصى موسى علیه السلام لادم فصارت الى شعیب ، ثم صارت الى موسى بن عمران علیه السلام و انّها لعندنا ، و انَّ عهدى بها آنفاً و هى خضراء کهیئتها حین انتزعت من شجرها ، و انّها لعندنا ، و انَّ عهدى بها آنفاً و هى خضراء کهیئتها حین انتزعت من شجرها ، و انّها لتنطق اذا استنطقت ، اعدت لقائمنا لیصنع کما کان موسى یصنع بها ، و انها لتروع و تلقف و ما یأفکون و تصنع کما تؤمر ، و انّها حیث اقبلت ما یأفکون تفتح لها شفتان احداهما فى الارض و الاخرى فى السقف و بینهما اربعون ذراعاً ، و تلقف ما یأفکون بلسانها ؛ محمد فیض مى گوید: امام محمد باقر علیه السلام فرمود : عصاى موسى علیه السلام نخست در اختیار حضرت آدم بود ، سپس به شعیب و از او به موسى بن عمران رسید و فعلاً آن عصا در نزد ماست ، و من در همین نزدیکى آن را دیدم ، آن عصا مثل روزى که آن را از درخت بریدند سبز بود ، و هر گاه با آسمان سخن بگویند صحبت مى کند ، این عصا براى قائم ما به امانت گذارده شده ، تا همانطور که موسى از آن استفاده مى کرد او نیز آن را به کار برد ، عصاى مزبور مردم بى دین را مى ترساند و جادوى جادوگران را مى بلعد ، و هر طور که به آن دستور داده شود عمل مى کند، چون دو لب او گشوده شود ، یکى در زمین و دیگرى در سقف خواهد بود ، و فاصله میان دو لب او چهل ذرع است و ساخته و پرداخته جادوگران را با زبانش فرو مى برد .»4
عن ابى الجارود قال: قال ابو جعفر علیه السلام: «اذا اخرج القائم علیه السلام من مکة ینادى منادیه: الّا لا یحملن احد طعاماً و لا شراباً، و حمل معه حجر موسى بن عمران علیه السلام و هو وقر و بعیر، فلا ینزل منزلاً الا انفجرت منه عیون، فمن کان جائعاً شبع، و من کان ظماناً روى، و رویت دوابهم حتى ینزلوا النجف من ظهر الکوفة ؛
ابو الجارود روایتى را نقل مى کند که امام پنجم حضرت باقر علیه السلام فرمود: هنگامى که قائم در مکه ظهور مى کند منادى او صدا مى زند هیچ کس خوردنى و نوشیدنى باخود بر ندارد و سنگى که حضرت موسى علیه السلام از آن آب بیرون آورد بار شترى نموده با خود بر مى دارد ، در هر منزل گاهى که مى رسند چشمه اى از آن بیرون مى آید ، هرگرسنه اى سیر مى شود و هر تشنه اى باشد سیرآب شود ، و چهار پایان خود را نیز آب می دهند، تا به نجف از راه بیابان کوفه وارد مى شوند .»5
تهیه و تنظیم:محسن کشاورز
گروه دین و اندیشه تبیان
پی نوشت ها :
1- المهدى الموعود المنتظر، ص125
2- الف) بحار الانوار ، ج52 ،ص204
ب) کتاب الغیبة ، ص 264، با مختصر تغییرى از کلمات
3- بحار الانوار ، ج2،ص336
4- بحار الانوار، ج52،ص318
5- بحار الانوار ، ج52،ص324
محمد بن عثمان، دومین نایب امام زمان (ع)، در شهر بغداد، 10نماینده داشت که به او در کارهایش کمک می کردند. حسین بن روح هم یکی از آن ها بود. با این که 9 نفر دیگر به محمد بن عثمان نزدیک تر بودند، اما او به فرمان امام زمان (عج)حسین بن روح را جانشین خودش کرد. حسین بن روح نوبختی در زمان امام یازدهم (ع) هم از صحابه خاص آن حضرت بود. می گویند اولین توقیع از ناحیه مقدسه (اولین نامه از طرف امام زمان) در مورد او در ششم ماه شوال سال 305 هجری رسیده بود به این مضمون:
« ما او را می شناسیم. خداوند خوبی ها و رضای خود را به او بشناساند و او را با توفیقات خود سعادتمند گرداند. از نامه او اطلاع یافتیم و به وثوق او اطمینان داریم. او در نزد ما جایگاهی دارد که او را مسرور می گرداند. خداوند احسان و نیکی خود را درباره او افزون کند. انه ولی قدیر، و الحمدلله لا شریک له و صلی الله علی رسوله محمد و آله و سلم تسلیما.»
نوبختی از چه خاندانی بود ؟
ابوالقاسم حسین بن روح از یک خاندان بزرگ شیعه ایرانی بود به نام نوبختی. این خاندان در بغداد، مرکز خلافت بنی عباس زندگی می کردند و با مردان دانشمند و رجال سیاسی شان، از شیعیان حمایت می کردند. حسین بن روح به دانش و خرد معروف بود و حتی اهل تسنن به او احترام می گذاشتند، اما او مجبور بود در مقابل مخالفان تقیه کند. شیعیان در این که او نماینده امام است، تردیدی نداشتند. با این همه، چند نفر بودند که از روی حسادت، مقابل او ایستادند. یکی از آن ها شخصی بود به نام شلمغانی که از نمایندگان محمد بن عثمان بود. حسین بن روح در مدتی که مخفیانه زندگی می کرد و شلمغانی را وسیله ارتباطش با شیعیان قرار داده بود ، اما شلمغانی بعدها به کلی از راه راست برگشت و ادعای بابیت و بعد هم ادعای خدایی و پیغمبری کرد و آخرش به دار آویخته شد.
رفتار نایبان در مقابل مخالفان
نایبان امام سعی می کردند توجه مخالفان را جلب نکنند، اما بالاخره شهرت حسین بن روح به نمایندگی امام و رسیدگی او به کارهای شیعیان، باعث شد 5 سال در زندان باشد. البته در ظاهر می گفتند به خاطر مالی که به دیوان بدهکار بوده، او را به زندان انداختند. بعد از آزادی او، چون چند نفر از خاندان نوبخت در دستگاه حکومت به مقام و منصب رسیده بودند، دیگر کسی زیاد مزاحمش نمی شد و او به همان جایگاه و احترامی که داشت، برگشت و تا آخر عمرش سرپرستی شیعیان را به عهده داشت.
گروه دین و اندیشه تبیان تهیه و تنظیم : محسن کشاورز