محمد بن عثمان
ابو جعفر، محمد بن عثمان بن سعید عمری دومین نایب از نواب خاصه است که بعد از مرگ پدرش عثمان بن سعید در سال 257ه.ق. به نیابت محمد پسر حسن (مهدی) (امام دوازدهم شیعیان) منصوب شد. وی این «منصب» را به مدت 48سال و تا زمان مرگ در بغداد به سال یا 403یا305ه.ق عهدهدار بود.[1]
زندگی نامه
ابوجعفر، محمدبن عثمان بن سعید عمری، دومین نایب خاص حضرت بود. پیش از وی، پدرش، عثمان بن سعید، نایب خاص امام(عج) بودند.
محمدبن عثمان، همچون پدرش، مورد اعتماد و مقرّب نزد امام غایب بود. از شیخ طوسی نقل شده است[2] که وی نزد امام دوازدهم، مقامی بزرگ داشته است و شیعه بر عدالت، تقوا و امانت او اتفاق نظر داشتند.[3]
پدرش، عثمان بن سعید، هنگام ارتحال درباره او چنین بیان میکند: «پس از من فرزندم جانشین و نایب امام است».
ابوعلی احمدبن اسحاق نقل میکند از امام عسکری پرسیدم: «احکام دین را از چه شخصی بگیرم و گفته چه کسی را بپذیرم؟» آن امام در پاسخ چنین فرمود: «عثمان بن سعید و پسرش، هر دو موثق هستند هر چه آنها به تو برسانند، از من میرسانند و آنچه به تو بگویند از جانب من میگویند. پس از آنها بشنو و اطاعت کن؛ زیرا آنها موثق و امین هستند».[4]
حضرت بقیة الله، پس از پدر محمد بن عثمان، او را برای نیابت خاص برگزید و در نامهای درگذشت پدرش را به او تسلیت گفت.[5]
آثار
نایب دوم امام زمان (عج) کتابهایی در فقه نگاشت که مطالب آنها از امام عسکری و امام زمان (علیهماالسلام) است.
یکی از آثار ایشان «الاشربه» در ابواب فقه است. امکلثوم، دختر عثمان بن سعید میگوید: «این کتاب به وصیت پدرم به دست ابوالقاسم، حسین بن روح نوبختی (سومین سفیر) رسید و پس از آن بر طبق وصیت وی به دست چهارمین نایب خاص رسید. کتاب وی به دست ما نرسیده است و ممکن است به اثر ناملایمات روزگار از بین رفته باشد.»
تهیه وتنظیم:محسن کشاورز
عثمان بن سعید
ابو عمرو، عثمان بن سعید اسدی عمروی نخستین نایب امام زمان و از یاران و شاگردان مورد وثوق امام هادی و امام حسن عسکری بود
نام
او از قبیله بنی اسد بود و چون در سامرا زندگی میکرد به او عسکری هم میگفتند. در محافل شیعه به او «سمّان» و «زیّات» (به معنی روغن فروش) هم میگفتند. به خاطر اختفاء امر نیابت و استتار فعالیتهای سیاسی، روغنفروشی میکرد، و اموال و نامهها را با ظرف روغن میان امام و شیعیان وی همچنین به خاطر ابراز نیابت از طرف امام دوازدهم خود را باب (به معنای درب [امامت]) مینامید.ژ امام حسن عسکری چون نام طولانی او را شنید، گفت: «کنیه ابن عثمان و ابو عمرو در یک مرد جمع نمیشود». و بنابراین دستور داد که کنیه او را که ابو عمرو باشد بر هم بزنند و وی را «عمری» نامیدند جابهجا میکرد..
وثوق
روزی احمد بن اسحاق نزد امام هادی رسید و پرسید: «من گاهی نزد شما حاضرم و گاهی در محضرتان نیستم و غایب. در غیاب شما سخن چه کسی را بپذیرم و فرمان ببرم؟» امام گفت: «این ابو عمرو، فردی امین و مورد اعتماد من است.آنچه به شما میگوید از جانب من میگوید وآنچه به شما میرساند از جانب من میرساند.»
و همین سوال را از امام حسن عسکری پرسید و همان جواب را گرفت.
در جای دیگر امام حسن عسکری نزد 40تن از شیعیان گفتند: «گواه باشید که عثمان بن سعید وکیل من است، و پسر محمد نیز، وکیل پسرم مهدی خواهد بود.»
غیبت صغری
پس از در گذشت امام حسن عسکری، احتمالا عثمان بن سعید امام حسن عسکری را غسل داد و کفن کرد و حنوط نمود و به خاک سپرد.
در این زمان که غیبت صغری هم آغاز گردید، عثمان بن سعید از سوی امام مهدی بهعنوان نخستین نایب خاص وی منصوب گشت و واسطه میان امام و شیعیان شد. درگدشت او را میان سال 260 تا 267 قمری ذکر کردهاند. هنگامی که وی در گذشت، جسدش را در جانب غربی بغداد در شارع المیدان، که نزدیک دروازه قبلی قرار داشت، بهخاک سپردند و قبر در خود قبله مسجد است.
تهیه وتنظیم :محسن کشاورز
یاران و اصحاب امام عصر(عج) ویژگی هایی دارند که در این مقاله برخی از آنها را بررسی می کنیم تا با این بزرگمردان تاریخ آشنا شویم.
1. اطاعت از رهبری و ایمان به او
امامت و رهبری، از ارکان اسلام و محور همه کارها، اعم از عبادی و غیر عبادی، است و به تعبیر رسای امیر مؤمنان (علیهالسلام)، امام همچون محور سنگ آسیاب است:جایگاه من در حکومت، جایگاهی چون محور سنگ آسیاب است [که بدون آن آسیاب نمی چرخد].1
همه اعمال فردی و اجتماعی به نوعی وابسته به امامت و اعتقاد به آن است. اعتقاد به این امر، موجب شد که مسلمانان صدر اسلام با پیروی از پیامبر(صلی الله علیه و آله) و با به کار بستن اوامر و پرهیز از نواهی او، تمدن بزرگ اسلامی را پی ریزی کنند، چنان که خداوند به آنان فرموده بود:
آنچه را که پیامبر برای شما آورد، بگیرید (و عمل کنید) و آنچه را که بازداشت، خودداری ورزید.( حشر، آیه 8)
بعد از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) شیعیان مکلف اند که با اهل بیت نیز چنین باشند. به همین دلیل یاران حضرت حجت(علیهالسلام) در بالاترین حد اطاعت پذیری از امام خویش اند. اطاعت اینان نه از روی اجبار، بلکه عاشقانه است.
یاران آن حضرت چنان ایمان به او دارند که حتی با مسح زین اسب او، تبرک و شفا می جویند2
آنان برای اجرای دستورات مولایشان شب و روز نمی شناسند و به گاه خطر، جانشان را فدای او می کنند. آنان مطیع تر از کنیز برای مولایشان هستند:
و یحفّون به یقونه بانفسهم فی الحروب و یکفونه ما یرید... هم أطوع له من الأمة لسیدها 3
آنان تا زمانی که خداوند راضی نشود، دست از شمشیرهایشان برنمی دارند:
لایکفون سیوفهم حتی یرضی الله عزّوجلّ.4
این همه به سبب آن است که یاران مهدی(علیهالسلام) شیعه راستین او هستند و چنان در ولایت او ذوب شده اند که صفاتشان همچون افعال و صفات آن حضرت است.
2. اتحاد و برادری
و یاری و لطف خدا نیز با کسانی است که اتحاد و همبستگی دارند؛ چنانکه گفتهاند: یدالله مع الجماعة.و نیز خداوند متعال در قرآن کریم مسلمانان را به اتحاد و یگانگی امر می فرماید:
به ریسمان الهی چنگ بزنید و متفرق نشوید.( آل عمران، آیه 103)
از روایات استفاده می شود که اصحاب حضرت حجت(عج) از نژادها و مناطق مختلف عالم هستند، چنان که امام صادق
(علیهالسلام) می فرمایند:
یاران حضرت مهدی(عج) از سراسر گیتی به سوی او می شتابند و زمین زیر پای آنان بسان طوماری، درهم پیچیده می شود تا هر چه سریع تر به مکه برسند و با آن حضرت بیعت کنند.5
از سوی دیگر همه آنها، جز اندکی، جوان، پرقدرت و با نشاط هستند. با اینکه این ویژگیها زمینه بسیار مساعدی برای بروز اختلاف و پراکندگی است، ولی هیچ تأثیر منفی در همدلی و برادری یاران آن حضرت نخواهد داشت و چنان رفتار برادرانه ای با هم دارند گویا فرزندان یک پدر و مادر می باشند:
ان أصحاب القائم، علیه السلام، یلقی بعضهم بعضاً کأنّهم بنوأب و أم.6
آری یاران امام زمان(علیهالسلام) چنان منیت ها و خودخواهی ها را در زیر آسیاب تهجد خرد کرده و ذوب در محبوب خود شده اند که دیگر خودی نمی بینند تا زمینه ساز اندیشه های شیطانی و اختلاف انگیز گردد. لذا همه یک دل به دنبال رهبر واحد برای هدف واحد و وارسته از هرگونه وابستگی دنیوی قدم بر می دارند و راه هرگونه وسوسه های اختلاف برانگیز را بر شیطان درونی و بیرونی بسته اند.
3. جوان بودن
بیشتر یاران حضرت مهدی(عج) جوان می باشند و تعداد یاران سالمند او، بسیار اندک است. حضرت علی(علیهالسلام) در اشاره به این نکته فرموده است:یاران حضرت قائم همگی جوان هستند و سالخورده ای در میانشان نیست، مگر بسان سرمه در چشم یا نمک در غذا، و کمترین توشه همراه انسان نمک است (کنایه از مقدار بسیار اندک پیران).7
این که چرا بیشتر یاران آن حضرت، جوانان هستند، شاید علل گوناگونی داشته باشد. ممکن است یکی از این علل، روحیه پاک و بی آلایش جوان باشد که با صراحت، حق را مطالبه می کند و در راه رسیدن به حق، پاکباز است. جوان با شور و نشاط، به دنبال انجام مسؤولیت خویش و شیفته فضایل و سیرت زیبای حضرت مهدی(عج) است. از سوی دیگر، انسان در سنین جوانی قابلیت ها و استعدادهای روحی و جسمی بیشتری دارد.
1 . محمد جعفر امامی، محمدرضا آشتیانی، ترجمه و شروع فشرده ای بر نهج البلاغه، ج1، خطبه3، ص63.
2 . بحارالانوار، ج52، ص308.
3 . همان.
4 . همان.
5 . بحارالانوار، ج52، ص334، معجم احادیث الامام المهدی، ج3، ص290.
6. علامة بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج2، ص24.
7. غیبت نعمانی، ص315، ب21، ح10؛ فیض کاشانی، نوادرالاخبار، ص270
، گروه دین و اندیشه تبیان
شاید بسیاری از شما از عنوان «جمکران ثانی» متعجب شدید و از خودتان می پرسید مگر ما غیر از مسجد مقدس جمکران قم، جمکران دیگری هم داریم؟
در جواب باید بگوییم: بله، مسجدی که در میان مردم بابل و مازندران به جمکران ثانی مشهور است، مسجد مقدس محدثین است. به بهانه نیمه ماه شعبان این بار به سراغ این مسجد شریف رفتیم. مسجدی که در محدوده مرکزی شهر بابل، خیابان شیخ کبیر (افرا دار بن=زیر درخت افرا) واقع شده است. قدمت تاریخی بنای این مسجد 290سال است که در زمان نادرشاه افشار به دستور امام زمان (عج) به دست عالم فرزانه «محمدنصیر بار فروشی» ملقب به ملا نصیرا بنا شده است.
مساجد متعددی اطراف مسجد مقدّس محدثین واقع شده است که مانند حلقه انگشتر آن را احاطه نموده اند، این مسجد از شمال به مسجد کاظم بیک و از شمال شرقی به مسجد پیر علم و از شرق به مسجد موسی بن جعفر (ع) و از غرب به مسجد کوچک (شمشیر گر محله) و از جنوب به مسجد گلشن و از جنوب غربی به مسجد خاتم الاوصیاء«عج» (بیسر تکیه) می رسد که میانگین فواصل این مسجد با مساجد دیگر حدود 300 متر است. به نقل معمّرین و کهنسالان از مؤمنین این محل، بنای قدیمی آن با ستون های چوبی بدون دیوار بود و سقف آن را با حصیر محلی می پوشاندند و اطراف آن را با همان حصیر حصار می کردند.
این مسجد دارای سه درب شرقی غربی و جنوبی است. جایگاه محراب مقدّس در نظر مردم بسیار مورد توجه بوده و مردم شهر بابل به محراب مقدسِ مسجدِ محدثین اعتقاد بسیار دارند. در نقل تشرف مرحوم «ملا نصیرا» آمده است که خشت زیرین محراب را وجود نازنین امام زمان (عج) تعیین کرده است.
منبع سایت تبیان
خدایا تا به کی در انتظارم برفته از کفم صبر قرارم
گل نرگس امامم کی می آیی به پشت پرده غیبت درآیی
گل نرگس نشانت از که جویم غم وهجرفراقت با که گویم
شنیدم خال خطه بر گونه داری به سیما شکل پیغمبر توداری
سر راهت نشینم تا بیایی به قربونت کنم هر چه خواهی
گل من مونس من همدم من تویی مرشد مراد و سرور من
زخی بنما که تا سیرت ببینم سراهت کجا تا کی نشینم
ای زتو روشن دل ودنیای ما هست منور زتو شبهای ما
رخ بنما تا که فدایت شوم یا ابن الحسین یوسف زهرای ما
شاعر محمد زائری